اصل تطابق هزینه و درآمد

اصل تطابق هزینه و درآمد

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما ایلیایی های عزیز طبق قاعده در این مقاله به اصل سوم از اصول چهارگانه حسابداری یعنی اصل تطابق هزینه و درآمد مطرح میشود لازم به ذکر است که به این اصل اصل تطابق حسابداری نیز میگویند

 

اصل تطابق هزینه و درآمد (اصل تطابق حسابداری)

 

طبق اصل تطابق هزینه و درآمد هزینه های تحمیل شده جهت ایجاد درآمد باید به حساب دوره ای که درآمد در آن محقق شده منظور شود به عبارت دیگر سود هر دوره تفاوت بین درآمد های تحصیل شده و هزینه های تحمیل شده برای کسب و تحصیل درآمد همان دوره است

طبق اصل تطابق هزینه و درآمد بسیاری از هزینه های انجام شده در دوره جاری بخاطر داشتن منافع آتی به عنوان دارائی در دفاتر و صورت های مالی ثبت و گزارش میشوند

به عبارت ساده تر برای اصل تطابق هزینه و درآمد باید درآمد ها را در زمانی که تحقق میابند شناسائی کنیم و هزینه های مربوط را برای تحصیل آن درآمد ها در همان دوره شناسائی کنیم

به بیان کلی اصل تطابق هزینه و درآمد میگوید که هزینه های متحمل شده و درآمد های تحصیل شده باید در همان دوره شناسائی و ثبت شوند در واقع این اصل از ارتباط مستقیم (رابطه ی علی و معلولی) و غیر قابل اجتناب هزینه ها با درآمد ها سخن میگوید

(درصورت های مالی) طبق اصل تطابق هزینه و درآمد باید هنگام شناسائی درآمد هزینه های مربوط به آن نیز مشخص شوند و شناسائی گردند

دیگر آنکه برای تعیین سود هر دوره مالی ناگزیر باید هزینه های تحمیل شده بابت کسب درآمد در همان دوره مالی مشخص شود و از درآمد ها کسر شوند و درآمد ها و هزینه های مربوط به آن باید در صورت سود و زیان شناسائی و ثبت شوند

 

نکته / چنانچه هزینه ای بیش از یک دوره مالی منفعت داشته باشد طبق اصل تطابق درآمد و هزینه تحت عنوان دارائی در نظر گرفته میشوند پس به طور خلاصه و علمی اصل تطابق هزینه و درآمد عبارت است از مطابقت درآمد ها با هزینه هایی که جهت کسب درآمد های مزبور در طی دوره مالی انجام شده است

 

 

در اینجا چهار اصل و مبنا جهت شناخت هزینه ها مطرح میشود که عبارتند از

 

1/ ارتباط مستقیم علی و معلولی بین درآمد و هزینه

2/تخصیص منطقی و سیستماتیک

3/ شناخت بلا درنگ (تسریع در شناخت)

4/هزینه بدون منافع جاری و آتی

 

ارتباط مستقیم بین درآمد و هزینه

 

ارتباط مستقیم بین درآمد و هزینه

 

گاهی برخی هزینه ها ارتباط تنگاتنگی با درآمد های شناسائی شده دارند (رابطه مستقیم علی و معلولی) بنابراین صرف تحقق درآمد منابع مصرفی به عنوان هزینه ثبت و شناسائی میشوند

نکته مهم در این مورد این است که واحد اقتصادی هنگامی که  از نوع واحد انتفاعی باشد در این باره میتوان به بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه حمل و هزینه های بسته بندی و هزینه تبلیغات را به عنوان ارتباط مستقیم مطرح کرد

 

 

تخصیص منطقی و سیستماتیک

 

درصورتی که ارتباط مستقیم و علی و معلولی بین درآمد و هزینه خاص نباشد  وانتفاع از دارائی بیش از یک دوره مالی به طول بیانجامد و پایان مدت بخشی از بهای تمام شده ی دارائی ها در درآمد چند دوره مالی نقش اساسی داشته باشد

در اینگونه موارد کل بهای تمام شده بین دوره های مالی که انتظار انتفاع از آن ها میرود سرشکن و تقسیم میشود البته به روش منطقی و علمی و سیستماتیک

دراین مورد میتوان به عنوان مثال به هزینه اجاره یا هزینه بیمه یا استهلاک دارائی های ثابت اشاره کرد

پس زمانی که انتفاع بیش از یک دوره مالی باشد و تخصیص به درآمد و هزینه ی خاصی نداشته باشد بهای تمام شده به روش منطقی سرشکن میشود

 

 

شناخت بلا درنگ (تسریع در شناخت)

 

طبق این مبنا زمانی بین درآمد و هزینه ارتباط خاصی وجود نداشته باشد کل هزینه های مذکور بدون وقفه و درنگ به عنوان هزینه های  دوره مالی شناسائی و ثبت میشود

درواقع زمانی که ارتباط خاصی بین هزینه و درآمدی خاص وجود نداشته باشد و هزینه های مزبور در دوره ی مربوطه هم فاقد منافع باشد و صرفا منافع اقتصادی جاری مورد انتظار باشد و ارتباط بین هزینه با درآمد شناسائی شده و مرتبط با یک دوره مشخص باشد

در این شرایط کل هزینه های متحمل شده را در هزینه های دوره شناسائی و ثبت میکنیم از مثال مربوط به این مبنا میتوان به حقوق و دستمزد پرداختی به کارکنان اداری (دستمزد غیر مستقیم در واحد های صنعتی ) نام برد

 

 

هزینه های بدون منافع جاری و زیان

 

هزینه هایی که هیچ گونه ارتباطی به دوره یا دوره های مختلف مالی ندارد و هیچ گونه انتظار منفعتی از آن هزینه ها نمیشود در این شرایط آن هزینه به عنوان زیان دوره جاری شناسائی و از درآمد آن دوره کسر میشود مثل جرائم پرداختی یا  خسارت وارد شده به دارائی ها مخصوصا خسارات قهری و طبیعی و….

در واقع این نوع هزینه ها و شناسائی آن ها در دوره های مالی مختلف غیر ممکن و حتی غیرقابل  پیش بینی میباشند بنابر این محال است که برای آن ها سود و ضرر یا منفعتی تصور کرد

نکته/ درمورد اصل تطابق حسابداری مطالعه ی ماده ی 147 و 148 از قوانین مالیات های مستقیم پیشنهاد میشود

 

خاتمه

 

به طور کلی بعد از آشنائی با هر یک از این اصول چهارگانه بیشتر به اهمیت آن پی میبرید در واقع تسلط به این اصول باعث هماهنگی و ارتباط با اطلاعات مالی میشود

تمامی شرکت هایی که اقدام به انتشار اطلاعات مالی خود میکنند برای تهیه گزارش های مالی از این اصول چهارگانه پیروی میکنند هرچه درفواید این اصول بگوییم کم گفته ایم اصول چهارگانه حسابداری مورد قبول تمام کشور های دنیا میباشد ضمنا انسجام و فواید بسیاری برای نرم افزار های مالی فراهم آورده است در واقع اسکلت و استحکام ساختمان علم حسابداری بر پایه ی این اصول چهارگانه میباشد که یکی از مفصل ترین و مهمترین این اصول اصل تطابق  درآمد و هزینه میباشد

 

با ایلیا در اصل افشا حسابداری همراه باشید.

 

 

دیدگاه‌ها ۰
ارسال دیدگاه جدید